کاهش وزن به کمک عادت سازی

باران شروع به باریدن کرد و به پنجره خانه تازیانه میزد. با خودم گفتم بروم؟ نروم؟ باید به تعهداتی که با خودم درباره کاهش وزن دارم و برایش ددلاین مشخص کرده ام پایبند باشم. این برنامه رژیم لاغری من نیست!
فکر کردم و سعی کردم که به یاد بیاورم…
رفتم و داخل ماشین نشستم و شروع کردم به چک کردن دفترچه برنامه ریزی و to do list خودم. خب! چک کردم! باشگاه رفتم؟بله… روزی نیم ساعت پیاده روی انجام شده؟بله… رژیم غذایی این هفته رو رعایت کردم؟بله…
با خودم گفتم خب من الان مستحق این هستم که بروم و یکی بخرم!
یک بستنی سه اسکوپی با تکه های شکلات! یعنی تمام این انرژی ذهنی، اتلاف وقت و اهمال کاری برای این بستنی بوده! چیزی که می توانست مانع شکل گیری یک برنامه منظم برای کاهش وزن باشد!
خودم خوب می دانستم که اگر این را بخورم بعدش احساس گناه می کنم ولی واقعا توی این هفته بیش از اندازه معمول هوس کلوچه و کیک و بستنی کرده بودم!
چگونه کاهش وزن برایم دغدغه شد؟
قصه عادت کردن من به خوردن شکر فرآوری شده از کجا شروع شد؟
من عادت به خوردن قهوه نداشتم فقط گاه گاهی با یک قهوه جوش فلزی که ظرفیت 2 کاپ را داشت قهوه درست میکردم. اما یک روز که به خانه دوستم رفته بودم و دستگاه اسپرسو ساز او را دیدم خوشم آمد و من هم اینترنتی خریدم. خب به خاطر حس خوبی که قهوه درست کردن با اسپرسو ساز به من میداد به خوردنش عادت کردم.
واقعیت این است که من محیط زندگیم را با خریدن یک اسپرسوساز دوباره طراحی کردم، که می طلبید من از آن استفاده کنم. بعد از آن حداقل ماهی دوبار میرفتم به مغازه قهوه فروشی و در کنار قهوه کلی خوراکی و شیرینی جات روی پیشخوان مرا وسوسه میکرد و میخریدم!
اخیرا خیلی دارم به غذا خوردن فکر میکنم! مدام خوابش رو میبینم! هی با خودم کلنجار میروم که این خوراکی را بخورم یا نخورم! کاهش وزن چه میشود؟
میخواستم خوردن همبرگر و شیرینی و غذاهای غیر مغذی را توجیه کنم که باعث شده بود کمر شلوارم به بدنم فشار بیاورد و از چربی زیر شکم خودم خجالت بکشم!
اینکه بخواهم هزینه کنم و یک شلوار با سایز بزرگتر بخرم مرا ناراحت نمی کرد، چیزی که مرا ناراحت میکرد آن حسی بود که من مدام تجربه میکردم! همه این مدت زمان را داشتم از نظر ذهنی و عاطفی صرف غذا خوردن میکردم و احساس گناه و رنج و همینطور احساس شرم بخاطر اضافه وزنی که داشتم. همه برنامه هایم برای کاهش وزن برایم عذاب آور شده بود!
این ناراحتی همان چیزی بود که زنگ خطر را زد و به این فکر کردم که من چرا این کار رو میکنم؟ چه چیزی باعث این رفتار میشود؟چرا من مدام ناراحت هستم؟
اراده و انگیزه چگونه روی وزن کم کردن تاثیر دارد؟
هیچ اراده ای توی دنیا نمیتواند مرا از خوردن کیک ساعت 3 بعد از ظهر دور نگه دارد. خب چون اراده به انرژی ذهنی و بدنی زیادی وابسته است. همینکه بی انرژی بشوم احتمال زیاد اراده و انگیزه هم در کار نیست! من واقعا کنترلم را از دست میدهم! به آن می گویند: ego depletion!
یادم است در هر برهه سختی از زندگی که لحظات استرس زایی را تجربه می کردم به سراغ شیرینی می رفتم و در خوردن آن زیاده روی می کردم. بعد از تجربه چندین باره احساس گناه، یک برنامه رژیم غذایی ثبت نام کردم و مربی تغذیه من عادت شیرینی خوردن مرا باز طراحی کرد.
در کمال ناباوری ام مربی تغذیه ام به من گفت اگر بدن تو خوردن شیرینی را می طلبد و حس خوبی به تو میدهد با آن نجنگ بلکه به روش صحیحی آن را در برنامه غذایی ات بگنجان!
بعد از آن یک برنامه رژیم غذایی برایم طراحی کرد که در آن من هم بتوانم به هوس شیرینی خوردنم جواب مثبت بدهم و هم با انتظارات منطقی ام از خودم درباره کاهش وزن و تناسب اندام در تضاد نبود!
من هر عصر یک فنجان قهوه با یک شیرینی میخوردم و دیگر احساس گناه نداشتم چون خوردن آن جزیی از برنامه من بود و همینطور هوس مرا پاسخ می داد.
شاید آن زمان این را نمی دانستم، اما مربی تغذیه من داشت طراحی رفتار برایم انجام میداد.
خب من اعتقاد دارم که برای انجام کارهای روزانه ام و داشتن بازدهی بالا نیاز دارم غذاهای خوب بخورم. همچنین تغذیه خوب در بلند مدت باعث کند شدن روند پیری میشود. خب پس خوردن مقدار زیاد شیرینی و بستنی با باورهایم درباره تناسب اندام و سلامتی در تضاد است.
رابطه کاهش وزن و انگیزه های متضاد
انگیزه های متضاد همان دلایلی هستند که باعث کشمکش درونی ما میشوند و روان ما را رنج میدهند! مکالمه درونی ما هنگام خوردن یک شیرینی:”من دوست دارم این شیرینی را بخورم ولی خدای من باید این را از رژیم غذایی خودم حذف کنم”! می خواهم بگویم نیازی نداریم بدانیم این انگیزه های متضاد از کجا می آیند ممکن است دلیلش جایی در ضمیر ناخودآگاه ما باشد!
اما خبر خوب اینکه می توان با وجود تمام این تضادها رفتارها را با معجزه عادت سازی باز طراحی کرد. یک برنامه قابل اجرا و هم جهت با زندگی ما! یک کاهش وزن منطقی!
چه چیزی باعث میشود رژیم غذایی خود را بشکنم؟
انرژی من در نیمه روز کم میشود، احساس خواب آلودگی و خستگی به سراغم می آید و دوست دارم چرت بزنم. اما نمیخوابم و به جایش بدنم میل به خوردن شیرینی را انتخاب میکند!
بازی از دیشب شروع شده! من خوب نخوابیده ام برای جبران حس خستگی صبحگاهی یک فنجان قهوه خورده ام بدنم کم آب شده، ناهار پر کربوهیدرات ظهر باعث شده قند من افت کند و خب سطح انرژی ام در ساعت 3 بعد از ظهر در کمترین مقدار است و دلم می خواهد شیرینی بخورم!
طراحی رفتار برای کم کردن وزن چگونه اتفاق می افتد؟
شکل گیری رفتار به چند پارامتر وابسته است. وقتی ما انگیزه انجام کاری را داریم، توانایی آن را داریم و از ما درخواست شود آن را انجام دهیم! پس رفتار یعنی = انگیزه+توانایی+اعلان
باورتان می شود با همین فرمول میتوانیم تمام آرزوهایمان را تحقق ببخشیم!
چگونه رژیم غذایی را طراحی کنیم و وزن کم کنیم؟
1.برنامه ریزی برای خرید مواد غذایی:
خوراکی های سالم و مغذی و مورد علاقه خود را بخرید، مثل یک بسته کوچک آجیل، یک شیرینی با قند طبیعی و یا هر چیز سالمی که خورد آن برایتان لذت بخش است!
2.یک رفتار خوب مشخص کنید که احساس شما را بتواند پاسخ دهد.
مثلا:”هر وقت احساس خواب آلودگی بعد از ظهر به سراغم آمد یک لیوان آب و یک کلوچه پروتئینی(که با برنامه ریزی قبلی آن را خریده ام) میخورم.”
3. از غذا خوردن خود لذت ببرید.
با تمام وجود از خوردن آن لذت ببرید و از اینکه توانستید این رفتار کوچک و موثر را طراحی کنید احساس شادی کنید.
برای کاهش وزن و طراحی یک رژیم غذایی سالم سریعا به کمک قانون ساده طراحی رفتار دست به اقدام میزنیم. حس شیرین طراحی رژیم غذایی را به کمک مربیان مجموعه طراحی زندگی تجربه کنید. دوره رایگان عادت سازی در 6 روز می تواند شروع خوبی برای طراحی سبک زندگی مورد نظرتان باشد.